دانلود آهنگ که روی صورت خوشبخت تو … احمدرضا احمدی
شنبه - 22 اکتبر 2022
هم اکنون سوپرایز ویژه رسانه موزیک ترک برای شما ツ دانلود اهنگ که روی صورت خوشبخت تو … با صدای احمدرضا احمدی به همراه تکست و بهترین کیفیت ♫
Download Old Music BY : AHMDRZA AHMDY | KH RVY SVRT KHVSHBKHT TV … With Text And 2 Quality 320 And 128 On MusicTracks.ir
“باربارا” ♭ツ
“باربارا” … به یاد آر
آن روز … بر “برست” مدام می بارید(ترانه از سایت ) ♭ツ
و تو خندان
شکفته و شیفته ♭ツ
زیر باران راه می رفتی …
“باربارا” … به یاد آر ♭ツ
باران روی “برست” می بارید
من به تو در خیابان “سیام” برخوردم ♭ツ
تو لبخند میزدی
من هم لبخند میزدم ♭ツ
“باربارا” … به یاد آر
توئی که من نمی شناختمت ♭ツ
توئی که مرا نمی شناختی
به یاد آر … ♭ツ
به یاد آر آن روز را
فراموش مکن … ♭ツ
مردی زیر سایبان پناه گرفته بود
و تو را نامید : … “باربارا” ♭ツ
و تو در زیر باران
به سوی او دویدی … ♭ツ
شیفته و شکفته …
و خودت را در میان بازوان او انداختی … ♭ツ
“باربارا “
این را به یاد آر ♭ツ
و از من دلگیر نباش
اگر تو را “تو” می نامم ♭ツ
من … همه ی کسانی را که دوست می دارم … “تو” می خوانم
حتی اگر آنها را یک بار دیده باشم ♭ツ
من … به همه کسانی که یکدیگر را دوست می دارند
“تو” می گویم ♭ツ
حتی اگر آنها را ندیده باشم
به یاد آر ♭ツ
فراموش مکن این باران آرام و شاد را
که روی صورت خوشبخت تو … ♭ツ
روی آن شهر شادمان …
روی آن بنائی که کشتی های جنگی را در آن می ساختند ♭ツ
و روی کشتی “ئوسان” می بارید
آه “باربارا” ♭ツ
جنگ که سرگشتگی ئی ست …
اکنون تو در زیر باران … آهن … آتش … پولاد … خون ♭ツ
چه شده ای؟
و آن کسی که تو را ♭ツ
عاشقانه در میان بازوانش می فشرد
آیا مرده؟ … ناپدید شده … یا هنوز زنده ست؟ ♭ツ
آه “باربارا”
روی “برست” … مدام می بارد ♭ツ
همچنان که در گذشته می بارید …
اما اکنون دیگر مثل گذشته ها نیست ♭ツ
همه چیز … تباه شده ست
این … بارانی قرّا و بیمناک و اندوهگین است ♭ツ
حتی طوفان، آهن و پولاد و خون هم نیست
تنها ابرها … که مثل سگها جان می کنند ♭ツ
سگهائی که در امتداد آب …
روی “برست” ناپدید می شوند ♭ツ
و می روند تا دور دست ها … بگردند
دور … ♭ツ
خیلی دور از “برست” …
“برست” ی که از آن …. هیچ چیز باقی نمانده ست ♭ツ
♭ツ
“باربارا” ♭ツ
“باربارا” … به یاد آر
آن روز … بر “برست” مدام می بارید(ترانه از سایت ) ♭ツ
و تو خندان
شکفته و شیفته ♭ツ
زیر باران راه می رفتی …
“باربارا” … به یاد آر ♭ツ
باران روی “برست” می بارید
من به تو در خیابان “سیام” برخوردم ♭ツ
تو لبخند میزدی
من هم لبخند میزدم ♭ツ
“باربارا” … به یاد آر
توئی که من نمی شناختمت ♭ツ
توئی که مرا نمی شناختی
به یاد آر … ♭ツ
به یاد آر آن روز را
فراموش مکن … ♭ツ
مردی زیر سایبان پناه گرفته بود
و تو را نامید : … “باربارا” ♭ツ
و تو در زیر باران
به سوی او دویدی … ♭ツ
شیفته و شکفته …
و خودت را در میان بازوان او انداختی … ♭ツ
“باربارا “
این را به یاد آر ♭ツ
و از من دلگیر نباش
اگر تو را “تو” می نامم ♭ツ
من … همه ی کسانی را که دوست می دارم … “تو” می خوانم
حتی اگر آنها را یک بار دیده باشم ♭ツ
من … به همه کسانی که یکدیگر را دوست می دارند
“تو” می گویم ♭ツ
حتی اگر آنها را ندیده باشم
به یاد آر ♭ツ
فراموش مکن این باران آرام و شاد را
که روی صورت خوشبخت تو … ♭ツ
روی آن شهر شادمان …
روی آن بنائی که کشتی های جنگی را در آن می ساختند ♭ツ
و روی کشتی “ئوسان” می بارید
آه “باربارا” ♭ツ
جنگ که سرگشتگی ئی ست …
اکنون تو در زیر باران … آهن … آتش … پولاد … خون ♭ツ
چه شده ای؟
و آن کسی که تو را ♭ツ
عاشقانه در میان بازوانش می فشرد
آیا مرده؟ … ناپدید شده … یا هنوز زنده ست؟ ♭ツ
آه “باربارا”
روی “برست” … مدام می بارد ♭ツ
همچنان که در گذشته می بارید …
اما اکنون دیگر مثل گذشته ها نیست ♭ツ
همه چیز … تباه شده ست
این … بارانی قرّا و بیمناک و اندوهگین است ♭ツ
حتی طوفان، آهن و پولاد و خون هم نیست
تنها ابرها … که مثل سگها جان می کنند ♭ツ
سگهائی که در امتداد آب …
روی “برست” ناپدید می شوند ♭ツ
و می روند تا دور دست ها … بگردند
دور … ♭ツ
خیلی دور از “برست” …
“برست” ی که از آن …. هیچ چیز باقی نمانده ست ♭ツ
♭ツ